کدام استراتژی بازاریابی برای من بیش ترین میزان سود قابل برگشت و دسترسی به مخاطبان را فراهم می کند؟
این سوالی است که اغلب بازاریابان هر روز به آن پاسخ می دهند. علاوه بر این، تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی و اینکه کدام یک موثر تر است، هنوز هم یکی از موضوعات اصلی بحث، هنگام تصمیم گیری درباره روش های تبلیغات در بسیاری از سازمان هاست! البته، امروزه بازاریابی دیجیتال طرفداران بیش تری نسبت به متدهای بازاریابی سنتی پیداکرده است.
بازاریابی آنلاین از جهاتی به بازاریابی سنتی شباهت دارد. در هردوی آن ها برای جلب توجه یک جامعه هدف یکسان استفاده می شود و وظیفه هردو، جذب مشتری و ایجاد یک تصویر عمومی از برند است.
در میزان هزینه مورد نیاز برای بازاریابی سنتی و بازاریابی دیجیتال، تفاوت های گسترده ای وجود دارد. برای مثال تبلیغات یک کسب و کار در تلویزیون و رادیو، تبلیغ چاپی در روزنامه ها و مجلات به صورت روزانه یا استفاده از روش های دیگر برای تبلیغات چاپی هزینه بسیار گزافی را برای سازمان ها به همراه دارد در حالی که در بازاریابی دیجیتال از تبلیغات درون شبکه های اجتماعی استفاده می شود که معمولا برای سازمان ها بسیار مقرون به صرفه می باشد. بنابراین، در بازاریابی سنتی برای اینکه تبلیغات برند هم گام با دیگر استراتژی های بازاریابی جریان داشته باشد، هزینه زیادی صرف تبلیغات می شود در حالی که بازاریابی در اینترنت یا بازاریابی دیجیتال می تواند با هزینه قابل قبول و هوشمندانه ادامه یابد. البته، بسیاری از تکنیک های بازاریابی دیجیتال رایگان هستند.
به طور خلاصه می توان گفت بازاریابی دیجیتال بسیار مقرون به صرفه تر و ارازن تر از بازاریابی سنتی است.
در بازاریابی سنتی، ما باید هفته ها، و گاهی ماه ها، صبر کنیم تا بتوانیم نتایج و نرخ رشد در بیزینس را مشاهده کنیم. درحالی که از زمانی که بازاریابی آنلاین را شروع می کنیم، می توانیم داده ها و معیارهای اساسی بیزینس خود را کنترل کنیم.
نتایج تکنیک های بازاریابی سنتی و تاثیر آن ها روی بیزینس معمولا به راحتی اندازه گیری نمی شوند. از سوی دیگر، در بازاریابی دیجیتال، برآورد کردن میزان بازگشت سرمایه (ROI)، با استفاده از ابزار هایی مانند Google analytics بسیار ساده است.
بررسی نتایج در بازاریابی دیجیتال به راحتی انجام می شود و دقیق است، در حالی که بررسی نتایج در بازاریابی سنتی به زمان بسیار طولانی تری نیاز دارد و دقیق نیست.
برای مثال شما می توانید با استفاده از Google Analytics به این نتیجه برسید که کدام استراتژی برای سازمان شما مناسب تر است. رسیدن به چنین نتیجه ای با بررسی میزان ترافیک، نرخ تبادل، پیداکردن ترندهای مرتبط، میزان جذب بازدید کننده و… انجام می شود.
پیگیری تکنیک های بازاریابی سنتی بسیار دشوار است. ما باید زمان و هزینه بسیار زیادی را صرف ارزیابی یک گروه بازدید کننده و میزان تعامل آن ها با سازمان خود کنیم. به عنوان نمونه، ما باید برای این کار با آن ها مصاحبه های حضوری داشته باشیم تا به یک نتیجه منطقی برسیم.
اطلاعات و نتایج بازاریابی دیجیتال می تواند به راحتی ثبت و ارزیابی شوند. ما می توانیم با استفاده از Google Analytics، به راحتی دریابیم که آیا پروسه انجام شده نتیجه بخش است یا نه. اگر نتیجه مطلوب را نگرفتیم، می توانیم از جدید ترین راهکار ها برای بهبود استراتژی بازاریابی خود و استفاده از کلمات کلیدی مناسب تر برای جامعه مورد هدف خود استفاده کنیم. برای مثال، ما می توانیم از شبکه های اجتماعی، که رایگان هستند و تقریبا اغلب افراد از آن ها استفاده می کنند، برای توسعه کانال های ارتباطی خود با مخاطبان استفاده کنیم.